مطلبی به نقل از وبلاگ "دو قدم مانده به صبح":
فیلم "روزهای عالی" دربارۀ زندگی مرد میانسالی است که نظافتچی توالتهای عمومی شهر توکیو است. زندگی او یک روند تکراری، دقیق و حسابشده دارد. برنامۀ روزهای او عین هماند و در فیلم، چند روز از این روزهای تکراری به تصویر کشیده شده است. شاید این شیوۀ زندگی در ظاهر خستهکننده و پوچ به نظر برسد؛ اما شخصیت اصلی فیلم برخلاف این تصور رایج، از زندگی تکراریاش لذت میبرد. او مجرد و تنهاست، اما زندگی سرشاری دارد. کار میکند. کتاب میخواند. در خانهاش از گلها و گیاهان نگهداری میکند. عکاسی میکند. موسیقی میشنود. دیگران را دوست دارد و به آنها کمک میکند. البته او همۀ این کارها را با نظم و دقت ویژهای انجام میدهد و از این مهمتر اینکه از همۀ این کارها لذت میبرد. در دنیای مدرنی که سراسر ناخرسندی، رقابت، شتاب، نمایش، تنش و اضطراب است، او با خودش و با جهان و با دیگران به صلح رسیده است. به آشتی رسیده است. به آرامش رسیده است. به سازگاری و وفاق رسیده است و کوشیده تا با دیدن و دریافتن زیباییهای کوچک و به ظاهر کماهمیت زندگی، راز خوب زیستن را دریابد و زندگی رضایتمندانهای را از سر بگذراند. البته این رضایت از زندگی به این معنی نیست که در زندگی او غم نیست، اندوه نیست، حسرت نیست؛ اشکهای آمیخته با لبخند او در سکانس پایانی فیلم که درخشانترین سکانس آن نیز هست، به ما میگوید زندگی غم و اندوه و حسرت هم دارد و آمیختهای از اشکها و لبخندهاست، اما خوشبخت کسی است که توانسته است زندگی را با هر دو روی شاد و غمگینش بپذیرد و با آغوش باز به استقبالش برود. فیلم "روزهای عالی" فیلمی حکیمانه است که راز خوب زیستن و شاد زیستن را به ما نشان میدهد و از ما میخواهد فرصت کوتاه زندگی را دریابیم و نگذاریم زیباییهایش در لابهلای روزمرگیها گم شود و از دست برود.»
کشور: ژاپن و آلمان
مدت زمان: ۱۲۳ دقیقه